document.write('');
روایتی متفاوت از آشوب اصول‎گرایان! - از همه جا
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
نزدیکترین مردم به پیامبران، داناترین آنان است به آنچه آورده اند . [امام علی علیه السلام]
 
شنبه 92 تیر 1 , ساعت 7:38 عصر

پرده اول: می‎شد
دو نامــــزد انتخابــات ریاست‎جمهوری همزمان با اعلام نتایج قطعی انتخابات در اطلاعیه‎ای دکتر حسن روحانی را متهم به‎جابه‎جایی آراء مردم کردند و از هواداران خود در تهران خواستند که برای مقابله با کودتای حجت‎الاسلام اکبر هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی در حمایت از روحانی، ساعت 22 دوشنبه شب در میدان آزادی تجمع کنند.

محمد‎باقر قالیباف و سعید جلیلی شب گذشته و در آخرین ساعات رأی‎گیری هم در بیانیه نخست خود اعلام کرده بودند: «بر پایه نظرسنجی‎‎های متعدد ما دو نفر با نسبت آراء بسیار زیادی برنده قطعی دور اول انتخابات هستیم.»

این دو نامزد اصول‎گرا در ادامه بیانیه خود تأکید کرده‎اند: «اعلام نام حسن روحانی به‎عنوان پیروز دور اول انتخابات با اختلاف تنها «261 هزار رای»، مضحک و «نشانه قطعی تقلب» است. چطور ممکن است مردم خراسان رضوی به قالیباف و جلیلی به‎ عنوان فرزندان خود کمتر از روحانی رأی دهند!»

این دو کاندیدا کف خواسته‎‎های خود را برگزاری مجدد انتخابات اعلام کرده‎اند.

در همین حال، سیدمحمد غرضی با اعلام حمایت از مواضع قالیباف و جلیلی، متهم اصلی این «کودتای بزرگ» را شخص آقای هاشمی رفسنجانی دانست. محسن رضایی هم در نشست عصر امروز خود اختلاف زیاد آراء حسن روحانی با خود را تأمل‎برانگیز خوانده است.

علی‎اکبر

پیروزی لب مرزی حسن روحانی را باید آخرین میخ بر «تابوت تقلب» دانست که روز 24 خرداد 92، روی شانه‎‎های رأی‎دهندگان دلبسته به جمهوری اسلامی تشییع شد، نمازش را شیخ خواند و زیر انبوهی از «اعتماد ملت به نظام» دفن شد.

ولایتی گرچه به دلایلی حاضر به ‎همراهی سایر کاندیدا‎ها نشده اما تصریح کرده است هرگز به حسن روحانی تبریک نخواهد گفت.

اما آخرین خبر را که به ‎نظر می‎رسد پایان‎بخش این اعتراضات باشد، ‎ محمدرضا حیاتی در خبر ساعت 21 شبکه اول سیما قرائت کرد. بر اساس این خبر فوری، ستاد انتخابات وزارت کشور با صدور اطلاعیه‎ای از یک اشتباه محاسباتی به میزان «هفت‎دهم درصد» در جمع‎بندی آراء نامزد‎ها خبر داد و با عذرخواهی از مردم و کاندیداها، تأکید کرد: «حسن روحانی پیروز نهایی نیست و انتخابات به دور دوم کشیده شده است.»

پرده دوم: می‎شد بشود اما نشد

این اتفاقات و پیامد‎های بعدی آن‎ که می‎توانست تا ماه‎ها و حتی سال‎ها کشور را در تفرقه و درگیری فرو ببرد، هرگز رخ نداد. یا نه، می‎شد به راحتی و بدون دردسر یکی دو درصد از آراء دکتر روحانی را هنگام شمارش بین دیگر نامزد‎ها تقسیم کرد. حتی وزارت کشور این اختیار را داشت که ساعت رأی‎گیری در تهران را بیشتر از ساعت 22 تمدید نکند تا اکثر رای‎دهندگان یک ساعت پایانی که حامیان روحانی بودند، از دادن رأی محروم شوند و ده‎ها روش کم‎هزینه دیگر برای جلوگیری از پیروزی شیخ حسن روحانی! اما جمهوری اسلامی باز هم نشان داد که اهل خیانت در آراء مردم نیست و صیانت از آراء تک‎تک ملت را وظیفه شرعی و قانونی خود می‎داند.

کاندیدا‎های اصول‎گرا هم بسیار راحت‎تر از آن‎چه تصور می‎شد با پیروزی «لب مرزی» حجت‎الاسلام حسن روحانی کنار آمدند و دقایقی پس از اعلام نتیجه قطعی آراء انتخابات، موج پیام‎‎های تبریک از جبهه اصول‎گرایی به‎سوی آقای روحانی جاری شد. در عرض تنها 2 ساعت پنج پیام تبریک نثار شیخ شد و هرگز اسمی از هفت‎دهم درصدی که او را رئیس‎جمهوری کرد، به میان نیامد.

از ادعا تا عمل

این «مردم‎سالاری دینی» که صحنه‎ای دیدنی از اخلاق، قانونمداری و ظرفیت بالای سیاسی کاندیدا‎های بازنده بود، نشان داد که توصیه‎‎های اصول‎گرایان به بازنده‎‎های انتخابات خرداد 88 نَه از روی حب و بغض سیاسی که از روی صدق بیان شده است. اصول‎گرایان سال 88 بار‎ها از سران جریان اصلاحات خواستند که اگر مستنداتی برای تأیید ادعای تقلب دارند، ارائه کنند؛ در غیر اینصورت دست از شورش علیه جمهوریت بکشند و تن به حق و انتخاب مردم بدهند. حتی هیچ‎کسی، از آنان انتظار تبریک و دیدار

رهبری راست می‎گفتند. انتخابات 24 خرداد حتی بسیاری از اصول‎گرایان را هم غافلگیر کرد. با آن همه جوسازی، توهین و تهمت‎‎هایی که به نظام زده شد، باور مشارکت 72 درصدی سخت بود اما واقعیت همین بود. روشن شد که مردم باور ندارند جمهوری اسلامی در رأی‎شان خیانت می‎کند.

با کاندیدای پیروز را نداشت؛ چه رسد به پاس‎داشت قانون که آن روز‎ها حسابی ذلیل شده بود!

به‎ جای تبریک حضوری و اعلام حمایت از کاندیدای پیروز، خیابان‎‎های تهران و برخی دیگر از شهر‎ها تا ماه‎ها صحنه اغتشاش و درگیری شد، روز قدس در حمایت از رژیم صهیونیستی و 13 آبان در حمایت از آمریکا شعار داده شد، عاشورا صحنه سوت و کف آشوب‎گران شد و فرصت بزرگ ارتقای جایگاه ایران در دنیا و خدمت به مردم جایش را به یک تلخ‎کامی عمومی داد.
آن روز اختلاف آراء کاندیدای اول و دوم نه 261 هزار که «11 میلیون رای» بود. برخی نیز از جمله آیت‎ا... هاشمی رفسنجانی برخلاف این‎روز‎ها نگفتند که «ایران دموکرات‎ترین انتخابات دنیا را برگزار کرد و هیچ شبهه‎ای نمی‎توانند به آن وارد کنند. » (27/ 03/ 92)

ارمغان فتنه

جمهوری اسلامی با آن شاهکار 85 درصدی مشارکت، می‎توانست بسیاری از موانع بین‎المللی و تبعا داخلی را کنار بزند و جهشی خیره‎کننده در دنیا داشته باشد اما مظلومانه به تقلب در انتخابات آن هم با حجم باورنکردنی 11 میلیون رأی متهم شد، آشوب و تفرقه کشور را فرا گرفت و زمینه برای تحریم‎‎های سنگین و به‎زعم غرب «فلج‎کننده» آماده شد. «فتنه 88» شیرینی فتح‎المبین 22 خرداد را از کام ملت گرفت و به ‎جایش تلخی و تحریم برایشان به ارمغان آورد.
شاید هیچ‎کسی به اندازه رهبر بصیر انقلاب، انتظار آمدن انتخابات ریاست‎جمهوری یازدهم را نکشید. او انگار می‎دانست قریب به اتفاق مردم دروغ تقلب را باور نکرده‎اند و شاید به همین دلیل بود که همان سال وعده انتخابات بعدی را دادند: «ان‎‎‎شاءاللَه خواهید دید در انتخابات آینده همین مردم با وجود همین بازیگری‎‎‎ای که مخالفان و دشمنان و غافلان و بی‎‎‎خبران داخلی کردند، یک حضور مستحکمِ قوی‎‎‎ای در انتخابات خواهند داشت. «(1388/6/20)

رهبری راست می‎گفتند. انتخابات 24 خرداد حتی بسیاری از اصول‎گرایان را هم غافلگیر کرد. با آن همه جوسازی، توهین و تهمت‎‎هایی که به نظام زده شد، باور مشارکت 72 درصدی سخت بود اما واقعیت همین بود. روشن شد که مردم باور ندارند جمهوری اسلامی در رأی‎شان خیانت می‎کند.

این واقعیت را البته بسیاری از سران و فعالان اصلاح‎طلب باور نداشتند وگرنه بدون اطمینان از امنیت و صحت آراء، این چنین شتابان پای صندوق‎‎های رأی نمی‎شتافتند.

دعوت مهم

دو روز قبل از انتخابات هم واقعه مهمی رخ داد. رهبری برای نخستین‎بار کسانی را هم که «موافق نظام جمهوری اسلامی نیستند» یا آن عده‎ای را که «قهر» کرده بودند، بزرگوارانه

کاندیدا‎های اصول‎گرا هم بسیار راحت‎تر از آن‎چه تصور می‎شد با پیروزی «لب مرزی» حجت‎الاسلام حسن روحانی کنار آمدند و دقایقی پس از اعلام نتیجه قطعی آراء انتخابات، موج پیام‎‎های تبریک از جبهه اصول‎گرایی به‎سوی آقای روحانی جاری شد. در عرض تنها 2 ساعت پنج پیام تبریک نثار شیخ شد و هرگز اسمی از هفت‎دهم درصدی که او را رئیس‎جمهوری کرد، به میان نیامد.

به جشن انتخابات دعوت کردند. «مخالفت» آن‎ها را محترمانه به رسمیت شناختند و ندا دادند که ایران کشور آنان هم هست. ایشان به این موضوع نیندیشیدند که آنان به چه‎کسی رأی خواهند داد و کیسه کدام کاندیدا سنگین‎تر می‎شود. این دعوت پایانی شد بر کدورت‎ها و تردید آن عده قهرکرده تا به‎همراه خیل عظیم ملت جشن مردم‎سالاری بگیرند.

روی دیگر این دعوت و ده‎ها توصیه و تأکید رهبر انقلاب درباره حضور حداکثری مردم پای صندوق‎‎های رأی، یک پیام مهم دیگر بود که از دل «اعتماد به نظام» خارج می‎شود. برآیند همه سخنان این بود که اگر طالب تغییر و تحول در جمهوری اسلامی هستید، تنها مسیر و البته بهترین، کم‎هزینه‎ترین و قابل‎اعتمادترین راه از مسیر مردم‎سالاری دینی و انتخابات می‎گذرد. اگر هم کسی انحرافی و خطایی در این راه می‎بیند، می‎داند که اصلاحش را باید در کتاب قانون جست‎وجو کند نه در کف خیابان.

مخالفان نظام خیال میکردند که ملت این ندا‎های رهبری را پس می‎زند و باور نخواهد کرد. کار مخالفان از رسانه و کارشناس گذشت و به مقامات ارشد کاخ سفید رسید؛ جایی که وزیر خارجه آمریکا گفت انتخابات ایران را قبول نداریم که البته جواب شنید: «خب به درک که قبول ندارید! اگر قرار بود ملت ایران منتظر بماند که شما چه ‎چیزی را قبول دارید و چه‎چیزی را میل دارید، آن‎طور عمل بکند، که کلاهش پسِ معرکه بود. ملت ایران نگاه می‎کند ببیند خودش چه‎چیزی را احتیاج دارد و مصلحت او در چیست، آن را دنبال خواهد کرد.»( 1392/3/24)

در روز انتخابات شعبه‎‎های رأی‎گیری پر شد از ملت. گویی جمعیت فوج فوج می‎آمدند و ابتدا رأی اعتماد می‎دادند به نظام، بعد هم به کاندیدای مطلوب‎شان. حتی عده‎ای از مدعیان تقلب هم پای صندوق آمدند و رأی دادند؛ انگار می‎دانستند ماجرای سال 88 علت دیگری داشت.

ارتقا در رنکینگ مردم‎سالاری

حمایت جمهوری اسلامی از آراء شکننده کاندیدای پیروز، تردید‎های سال 88 را هم زدود و اعتماد را در سراسر وجود ملت جاری ساخت. مردم اکنون باور دارند که رأی‎شان از ابتدا همان که نوشته‎اند، خوانده شده و آن‎چنان‎که محمدعلی ابطحی گفت: «تقلب، تنها «رمز آشوب» بود، نه چیز دیگر.»

دکترحسن روحانی را بسیاری از مردم و گروه‎ها حمایت کردند. از جمله بخشی از افراطیون مدعی تقلب به او رأی دادند. اما شیخ که از وقایع سال 88 خبر داشت، در تبلیغاتش بار‎ها اعلام کرد که نظام اهل تقلب در آراء مردم نیست. او باور داشت که اگر با اختلاف 0.7 درصدی هم رئیس‎جمهوری شود، جمهوری اسلامی به هیچ قیمتی پشتش را خالی نمی‎کند.

پیروزی لب مرزی حسن روحانی را باید آخرین میخ بر «تابوت تقلب» دانست که روز 24 خرداد 92، روی شانه‎‎های رأی‎دهندگان دلبسته به جمهوری اسلامی تشییع شد، نمازش را شیخ خواند و زیر انبوهی از «اعتماد ملت به نظام» دفن شد. مراسم ختم آن هم با اخلاق‎مداری و قانون‎شناسی کاندیدا‎های بازنده به جشن ملی بدل شد و نظام را چندین رتبه در رنکینگ مردم‎سالاری دینی بالا برد.



کل چیزا از اول تا الان