document.write('');
وکیل مردم یا اسیر توهمات خود؟ - از همه جا
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش برای کسی که بدان عمل می کند، مایه رشد است . [امام علی علیه السلام]
 
سه شنبه 92 آذر 12 , ساعت 6:16 عصر

عصرایران ؛ جعفر محمدی* - نظارت مجلس بر همه امور کشور ، وظیفه ای است که بر دوش نمایندگان مردم گذاشته است. ایران هم کشوری است که هزاران مشکل و مساله حل نشده دارد و طبیعی است که باید بر اساس اهمیت و اولویت به آنها پرداخت تا مسیر پیشرفت کشور هموار شود. بدیهی است که اگر اولویت ها رعایت نشود و بدتر از آن، موضوعاتی که اساساً مسأله نیستند، دغدغه اصلی نمایندگان شود، کارهای اصلی بر زمین خواهند ماند و در جا خواهیم زد و یا حتی عقب خواهیم رفت.

یک مثال توسعه ای در این باره می زنیم: وقتی ماهاتیر محمد ، اداره امور کشور عقب افتاده مالزی را در حدود سه دهه پیش بر عهده گرفت ، از میان هزاران کاری که باید برای رشد کشور انجام می داد ، "احداث راه" را به عنوان زیر ساخت توسعه در اولویت قرار داد و هماهنگ با رشد شبکه مواصلاتی این کشور ، برنامه ریزی برای سایر بخش ها ( مانند توریسم ، صنعت ، تجارت و ... ) را در دستور کار قرار داد.

این موضوع ساده اما در مجلس ایران جدی گرفته نمی شود و متأسفانه ، شاهد آن هستیم که بخش مهمی از مجلسی ها بدون در نظر گرفتن شأن جایگاهی که دارند ، مسائل اصلی و مهم کشور را رها کرده و به موضوعات بی اهمیت چنان می پردازند که گویا کشورمان مشکلی جز آنچه آنان مشکل "می پندارند"، ندارد.

به عنوان مثال می توان به بازگشت به تحصیل دانشجویانی که در دوران احمدی نژاد از دانشگاه ها اخراج شده بودند اشاره کرد که از نظر تعدادی از مجلسی ها ، معضلی بزرگ پنداشته شده و آنان را به تکاپو واداشته که مجدداً این افراد را از تحصیل محروم کنند!
واقعاً شرم آور است که کسی نماینده مردم باشد و به جای آن که در برابر تعدی احتمالی دولت به شهروندان ، مدافع حقوق موکلانش باشد ، خود را به آب و آتش بزند تا بلکه او هم نمکی بر زخم مردم بپاشد.

واقعاً این هایی که اخراج شده اند، مگر چه کرده بودند؟ چه جنایتی(!) از آن دانشجویان سر زده بود؟ گیریم که در دانشگاه ، تندروی هایی که مقتضای سن جوانی و دوران دانشجویی است انجام داده باشند. آیا سزایشان این است که با آینده شان که فرزندان و برادران و خواهران خودمان هستند این گونه بازی شود؟ 
بله ، ممکن است زمانی جرمی رخ بدهد و دادگاه صالح بر مبنای قانون ، حکمی بدهد که لازم الاجراست و کسی در این مورد ، نمی تواند گریز از قانون را تجویز کند اما این که چند نفر در دوران احمدی نژاد ، آینده تعدادی دانشجو را بر باد داده اند ، نمی تواند ملاک عمل باشد و اتفاقاً خود این اخراج کنندگان باید جوابگو باشند که چرا ناراضی تراشی و بردن آبروی نظام را در دستور کار خود قرار داده بودند؟

آخر در کجای دنیا ، نمایندگان مجلس ، دور می افتند که نگذارند چند دانشجو ادامه تحصیل دهند؟ واقعاً تنگ نظری و بی ظرفیتی و حقیر اندیشی تا کی و کجا؟ باور کنید زور گفتن چند نماینده که قدرت قانونی زیادی دارند به چند دانشجوی بی پشت و پناه و عمدتاً غریب ، هنری نیست که بتوان بدان بالید.

یک مثال دیگر نیز دفن دو هنرمند ایرانی مقیم آمریکا در قطعه هنرمندان بهشت زهراست. چند وقت پیش دو هنرمند جوان رشته موسیقی در آمریکا به قتل رسیدند و اجساد آنها بعد از انتقال به ایران ، در قطعه هنرمندان دفن شد و اینجا بود که تعدادی از مجلسی ها ، بار دیگر احساس کردند که یکی از کارهای اولویت دارشان این است که مسوولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را به مجلس احضار کنند و از آنان انتقاد و سوال کنند که چرا این دو هنرمند را در آن قطعه دفن کردید و کلی هم جار و جنجال رسانه ای در این باره به پا کنند؟

یا نماینده دیگری ، به "ویچت" - نرم افزاری که برای ارتباط افراد بر روی موبایل نصب می شود - گیر داده که چرا مردم دارند با "ویچت" با یکدیگر گفت و گو می کنند و نظایر این ها.

البته باید گفت وقتی بسیاری از مجلسی ها ، در امور مهم و اصلی کشور سر رشته ندارند و حتی عضو همیشه مخالف کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی ، بعد از سال ها هنوز بلد نیست ان.پی.تی را درست بنویسد، باید هم خود را به امور غیر مهم وپیش پا افتاده مشغول سازند و یا اگر نمی توانند گره از کار خلق بگشایند ، لااقل برایشان مشکل ایجاد کنند تا روزگارشان سپری شود و کاری هم کرده باشند!



کل چیزا از اول تا الان