پرده اول: میشد
دو نامــــزد انتخابــات ریاستجمهوری همزمان با اعلام نتایج قطعی انتخابات در اطلاعیهای دکتر حسن روحانی را متهم بهجابهجایی آراء مردم کردند و از هواداران خود در تهران خواستند که برای مقابله با کودتای حجتالاسلام اکبر هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی در حمایت از روحانی، ساعت 22 دوشنبه شب در میدان آزادی تجمع کنند.
محمدباقر قالیباف و سعید جلیلی شب گذشته و در آخرین ساعات رأیگیری هم در بیانیه نخست خود اعلام کرده بودند: «بر پایه نظرسنجیهای متعدد ما دو نفر با نسبت آراء بسیار زیادی برنده قطعی دور اول انتخابات هستیم.»
این دو نامزد اصولگرا در ادامه بیانیه خود تأکید کردهاند: «اعلام نام حسن روحانی بهعنوان پیروز دور اول انتخابات با اختلاف تنها «261 هزار رای»، مضحک و «نشانه قطعی تقلب» است. چطور ممکن است مردم خراسان رضوی به قالیباف و جلیلی به عنوان فرزندان خود کمتر از روحانی رأی دهند!»
این دو کاندیدا کف خواستههای خود را برگزاری مجدد انتخابات اعلام کردهاند.
در همین حال، سیدمحمد غرضی با اعلام حمایت از مواضع قالیباف و جلیلی، متهم اصلی این «کودتای بزرگ» را شخص آقای هاشمی رفسنجانی دانست. محسن رضایی هم در نشست عصر امروز خود اختلاف زیاد آراء حسن روحانی با خود را تأملبرانگیز خوانده است.
علیاکبر
ولایتی گرچه به دلایلی حاضر به همراهی سایر کاندیداها نشده اما تصریح کرده است هرگز به حسن روحانی تبریک نخواهد گفت.
اما آخرین خبر را که به نظر میرسد پایانبخش این اعتراضات باشد، محمدرضا حیاتی در خبر ساعت 21 شبکه اول سیما قرائت کرد. بر اساس این خبر فوری، ستاد انتخابات وزارت کشور با صدور اطلاعیهای از یک اشتباه محاسباتی به میزان «هفتدهم درصد» در جمعبندی آراء نامزدها خبر داد و با عذرخواهی از مردم و کاندیداها، تأکید کرد: «حسن روحانی پیروز نهایی نیست و انتخابات به دور دوم کشیده شده است.»
پرده دوم: میشد بشود اما نشد
این اتفاقات و پیامدهای بعدی آن که میتوانست تا ماهها و حتی سالها کشور را در تفرقه و درگیری فرو ببرد، هرگز رخ نداد. یا نه، میشد به راحتی و بدون دردسر یکی دو درصد از آراء دکتر روحانی را هنگام شمارش بین دیگر نامزدها تقسیم کرد. حتی وزارت کشور این اختیار را داشت که ساعت رأیگیری در تهران را بیشتر از ساعت 22 تمدید نکند تا اکثر رایدهندگان یک ساعت پایانی که حامیان روحانی بودند، از دادن رأی محروم شوند و دهها روش کمهزینه دیگر برای جلوگیری از پیروزی شیخ حسن روحانی! اما جمهوری اسلامی باز هم نشان داد که اهل خیانت در آراء مردم نیست و صیانت از آراء تکتک ملت را وظیفه شرعی و قانونی خود میداند.
کاندیداهای اصولگرا هم بسیار راحتتر از آنچه تصور میشد با پیروزی «لب مرزی» حجتالاسلام حسن روحانی کنار آمدند و دقایقی پس از اعلام نتیجه قطعی آراء انتخابات، موج پیامهای تبریک از جبهه اصولگرایی بهسوی آقای روحانی جاری شد. در عرض تنها 2 ساعت پنج پیام تبریک نثار شیخ شد و هرگز اسمی از هفتدهم درصدی که او را رئیسجمهوری کرد، به میان نیامد.
از ادعا تا عمل
این «مردمسالاری دینی» که صحنهای دیدنی از اخلاق، قانونمداری و ظرفیت بالای سیاسی کاندیداهای بازنده بود، نشان داد که توصیههای اصولگرایان به بازندههای انتخابات خرداد 88 نَه از روی حب و بغض سیاسی که از روی صدق بیان شده است. اصولگرایان سال 88 بارها از سران جریان اصلاحات خواستند که اگر مستنداتی برای تأیید ادعای تقلب دارند، ارائه کنند؛ در غیر اینصورت دست از شورش علیه جمهوریت بکشند و تن به حق و انتخاب مردم بدهند. حتی هیچکسی، از آنان انتظار تبریک و دیدار
با کاندیدای پیروز را نداشت؛ چه رسد به پاسداشت قانون که آن روزها حسابی ذلیل شده بود!
به جای تبریک حضوری و اعلام حمایت از کاندیدای پیروز، خیابانهای تهران و برخی دیگر از شهرها تا ماهها صحنه اغتشاش و درگیری شد، روز قدس در حمایت از رژیم صهیونیستی و 13 آبان در حمایت از آمریکا شعار داده شد، عاشورا صحنه سوت و کف آشوبگران شد و فرصت بزرگ ارتقای جایگاه ایران در دنیا و خدمت به مردم جایش را به یک تلخکامی عمومی داد.
آن روز اختلاف آراء کاندیدای اول و دوم نه 261 هزار که «11 میلیون رای» بود. برخی نیز از جمله آیتا... هاشمی رفسنجانی برخلاف اینروزها نگفتند که «ایران دموکراتترین انتخابات دنیا را برگزار کرد و هیچ شبههای نمیتوانند به آن وارد کنند. » (27/ 03/ 92)
ارمغان فتنه
جمهوری اسلامی با آن شاهکار 85 درصدی مشارکت، میتوانست بسیاری از موانع بینالمللی و تبعا داخلی را کنار بزند و جهشی خیرهکننده در دنیا داشته باشد اما مظلومانه به تقلب در انتخابات آن هم با حجم باورنکردنی 11 میلیون رأی متهم شد، آشوب و تفرقه کشور را فرا گرفت و زمینه برای تحریمهای سنگین و بهزعم غرب «فلجکننده» آماده شد. «فتنه 88» شیرینی فتحالمبین 22 خرداد را از کام ملت گرفت و به جایش تلخی و تحریم برایشان به ارمغان آورد.
شاید هیچکسی به اندازه رهبر بصیر انقلاب، انتظار آمدن انتخابات ریاستجمهوری یازدهم را نکشید. او انگار میدانست قریب به اتفاق مردم دروغ تقلب را باور نکردهاند و شاید به همین دلیل بود که همان سال وعده انتخابات بعدی را دادند: «انشاءاللَه خواهید دید در انتخابات آینده همین مردم با وجود همین بازیگریای که مخالفان و دشمنان و غافلان و بیخبران داخلی کردند، یک حضور مستحکمِ قویای در انتخابات خواهند داشت. «(1388/6/20)
رهبری راست میگفتند. انتخابات 24 خرداد حتی بسیاری از اصولگرایان را هم غافلگیر کرد. با آن همه جوسازی، توهین و تهمتهایی که به نظام زده شد، باور مشارکت 72 درصدی سخت بود اما واقعیت همین بود. روشن شد که مردم باور ندارند جمهوری اسلامی در رأیشان خیانت میکند.
این واقعیت را البته بسیاری از سران و فعالان اصلاحطلب باور نداشتند وگرنه بدون اطمینان از امنیت و صحت آراء، این چنین شتابان پای صندوقهای رأی نمیشتافتند.
دعوت مهم
دو روز قبل از انتخابات هم واقعه مهمی رخ داد. رهبری برای نخستینبار کسانی را هم که «موافق نظام جمهوری اسلامی نیستند» یا آن عدهای را که «قهر» کرده بودند، بزرگوارانه
به جشن انتخابات دعوت کردند. «مخالفت» آنها را محترمانه به رسمیت شناختند و ندا دادند که ایران کشور آنان هم هست. ایشان به این موضوع نیندیشیدند که آنان به چهکسی رأی خواهند داد و کیسه کدام کاندیدا سنگینتر میشود. این دعوت پایانی شد بر کدورتها و تردید آن عده قهرکرده تا بههمراه خیل عظیم ملت جشن مردمسالاری بگیرند.
روی دیگر این دعوت و دهها توصیه و تأکید رهبر انقلاب درباره حضور حداکثری مردم پای صندوقهای رأی، یک پیام مهم دیگر بود که از دل «اعتماد به نظام» خارج میشود. برآیند همه سخنان این بود که اگر طالب تغییر و تحول در جمهوری اسلامی هستید، تنها مسیر و البته بهترین، کمهزینهترین و قابلاعتمادترین راه از مسیر مردمسالاری دینی و انتخابات میگذرد. اگر هم کسی انحرافی و خطایی در این راه میبیند، میداند که اصلاحش را باید در کتاب قانون جستوجو کند نه در کف خیابان.
مخالفان نظام خیال میکردند که ملت این نداهای رهبری را پس میزند و باور نخواهد کرد. کار مخالفان از رسانه و کارشناس گذشت و به مقامات ارشد کاخ سفید رسید؛ جایی که وزیر خارجه آمریکا گفت انتخابات ایران را قبول نداریم که البته جواب شنید: «خب به درک که قبول ندارید! اگر قرار بود ملت ایران منتظر بماند که شما چه چیزی را قبول دارید و چهچیزی را میل دارید، آنطور عمل بکند، که کلاهش پسِ معرکه بود. ملت ایران نگاه میکند ببیند خودش چهچیزی را احتیاج دارد و مصلحت او در چیست، آن را دنبال خواهد کرد.»( 1392/3/24)
در روز انتخابات شعبههای رأیگیری پر شد از ملت. گویی جمعیت فوج فوج میآمدند و ابتدا رأی اعتماد میدادند به نظام، بعد هم به کاندیدای مطلوبشان. حتی عدهای از مدعیان تقلب هم پای صندوق آمدند و رأی دادند؛ انگار میدانستند ماجرای سال 88 علت دیگری داشت.
ارتقا در رنکینگ مردمسالاری
حمایت جمهوری اسلامی از آراء شکننده کاندیدای پیروز، تردیدهای سال 88 را هم زدود و اعتماد را در سراسر وجود ملت جاری ساخت. مردم اکنون باور دارند که رأیشان از ابتدا همان که نوشتهاند، خوانده شده و آنچنانکه محمدعلی ابطحی گفت: «تقلب، تنها «رمز آشوب» بود، نه چیز دیگر.»
دکترحسن روحانی را بسیاری از مردم و گروهها حمایت کردند. از جمله بخشی از افراطیون مدعی تقلب به او رأی دادند. اما شیخ که از وقایع سال 88 خبر داشت، در تبلیغاتش بارها اعلام کرد که نظام اهل تقلب در آراء مردم نیست. او باور داشت که اگر با اختلاف 0.7 درصدی هم رئیسجمهوری شود، جمهوری اسلامی به هیچ قیمتی پشتش را خالی نمیکند.
پیروزی لب مرزی حسن روحانی را باید آخرین میخ بر «تابوت تقلب» دانست که روز 24 خرداد 92، روی شانههای رأیدهندگان دلبسته به جمهوری اسلامی تشییع شد، نمازش را شیخ خواند و زیر انبوهی از «اعتماد ملت به نظام» دفن شد. مراسم ختم آن هم با اخلاقمداری و قانونشناسی کاندیداهای بازنده به جشن ملی بدل شد و نظام را چندین رتبه در رنکینگ مردمسالاری دینی بالا برد.
کل چیزا از اول تا الان
وکیل مردم یا اسیر توهمات خود؟
تلاش نماینده مجلس برای وام میلیاردی!!!
برنامه مشترک عربستان و اسرائیل برای حمله به ایران
فحاشی رئیس کمیسیون آموزش مجلس نسبت به وزیر علوم
پناهیان 16 ساله و تشکیل هسته اولیه \حزب الله لبنان\!
انتقال دفتر احمدی نژاد به دفتر جدید
ظریف، کری و اشتون بر سر یک میز به گفت وگو می نشینند
احمدی نژاد تجدید خاطره کرد
وقتی یک نوشابه میخورید،چه اتفاقی میافتد!
استاندار خوزستان: کارون از سرچشمه تا انتهایش برای ما مهم است
مداحان بی بصیرت ؛ مردودانی که سودای برگشت دارند!
گوشی هوشمند ایرانی بادوربین 15Mp
تحریک خطرناک سعید عسگرها توسط حاج منصور!
وزیر کشور:قطع یارانهها را آغاز کرده ایم
[همه عناوین(321)][عناوین آرشیوشده]